ساعت 8 صبح بود حدود 50 الی 60 نفر وارد سالن آموزشگاه شدند. خانم و آقا.اکثریت استرس داشتند . به آبدارچی گفتم چائی بیار. سینی پر استکان چائی را روی میز وسط سالن گذاشت. تعارف کردم . استرس امتحان به حدی در بین آنان زیاد بود که کسی رغبت به نوشیدن چائی نداشت. یک دفعه با صدای بلند گفتم کسی که این چائی را بخورد قبول می شود . من آئینامه ای را که صدها بار خوانده شده خشک کرده و پودرش را با چائی قاطی کرده ام و در این چائی پودر آئینامه وجود دارد..
باور می کنید :
یک لحظه حمله به طرف چائی شروع شد و در حالی که می خندیدند چائی را نوش جان کردند.
تاثیر روانی این گفته باعث شد که در صد قبولی آن روز زیاد باشد.
بعد از امتحان اکثرا تشکر می کردند.
باور می کنید :
یک لحظه حمله به طرف چائی شروع شد و در حالی که می خندیدند چائی را نوش جان کردند.
تاثیر روانی این گفته باعث شد که در صد قبولی آن روز زیاد باشد.
بعد از امتحان اکثرا تشکر می کردند.